محمد ناصر حقخواه / شهرآرانیوز -
روی خاک!
جواد عزتی یک مرحله قبل از آنکه خاک صحنه خوردن روی صحنه تئاتر را تجربه کند، سالها در خیابانهای مختلف، تئاتر خیابانی کار کرده است که به مراتب سختتر از تئاتر صحنهای است. چرا؟ چون در تئاتر خیابانی با آدمهایی طرف هستیم که نه برای تماشای تئاتر آمدهاند و نه بلیتی خریدهاند، فقط ممکن است چند دقیقه بایستند و به تناسب احوالاتشان تکهای هم بپرانند یا تلاش کنند در کار بازیگر اخلال به وجود آورند. حالا بازیگر باید علاوه بر تمرکز روی کار و ایفای نقش و تعامل با مخاطب، حواسش به کسانی که کنایهای میزنند یا تکهای میپرانند هم باشد. تئاتر خیابانی بهطور رسمی بازیگرساز است.
روی صحنه!جواد عزتی پس از سالها خاک خیابان خوردن، به بازیگری سرشناس در تئاتر ایران بدل شده بود که نقشهای کوتاهی در سریالها هم بازی میکرد. تا همین اواسط دهه ۸۰ او هم مثل خیلی از بازیگران طنز تلویزیونی در سریالهای ماه رمضان و نوروزی در نقشهای مکمل ایفای نقش میکرد تا اینکه با جهشی آشکار سطح بازیگری خودش را چند پله بالاتر برد. بازیگری که مثلا نقش مکمل یوسف تیموری در سریالی نوروزی را داشت، با بازی درخشانش در
قهوه تلخ در نقش بابا اتی چشم طرفداران را به خود خیره کرد و این بازی شاهکار، نام او را بهعنوان کمدینی درستوحسابی بر سر زبانها انداخت. این نقطه عطف، اما انگار برای عزتی کافی نبود. اهداف جواد خیلی بزرگتر بود!
روی پرده!
بعد از قهوه تلخ و شروع دهه ۹۰، جواد عزتی دیگر نامی شناخته شده برای مردم بود که کارگردانها هم به او اعتماد میکردند و نقش اولهای سریالهایشان را به عزتی میسپردند. اما جواد عزتی نمیخواست در حد نقش اولهای سریالی ماه رمضانی مثل دردسرهای عظیم بماند. هم کمدی برای او جدیتر از این حرفها بود و هم دوست داشت نقشهای جدی بازی کند. در همین سالها او وارد سینما شد. در ابتدا با کارهای کمدی، بفروش بودن و علاقه مردم به خودش را ثابت کرد، بعد هم شروع کرد به بازی در نقشهای جدی. جواد عزتی از نقشهای شوخوشنگ مکمل در فیلمهای جدی مثل طلا و مس شروع کرد و قدمبهقدم به نقشی جدی در فیلمی جدی مثل ماجرای نیمروز و لاتاری رسید. اما حالوهوای این روزهای جواد چطور است؟
بالای بالا!
حالا جواد عزتی از خیابانهای دور تئاتر شهر و قاب تلویزیون در مناسبتها، بهجایی رسیده که در دو سه سال گذشته نامش بهعنوان یکی از پولسازترین بازیگران سینمای ایران مطرح است. بعد از سوپرستارهای مثل رضا عطاران، جواد عزتی است که بودن نامش در فهرست بازیگران برای فروش هر فیلمی کافی است. با این تفاوت که عزتی در فیلمهای جدی هم به اندازه کمدیها ایفای نقش میکند و اتفاقا بعضی فیلمهای جدی هم بهواسطه حضور اوست که خوب میفروشند. عزتی حالا هم بفروش و تماشاچیپسند است و هم هنرمندی قابل اتکا برای خوب از کار درآوردن بسیاری از نقشها و این همان قلهای است که خیلیها برای رسیدن به آن میدوند!
در اوج و حاشیه!حالا ۱۰ سال پس از قهوه تلخ و بازی ماندگار عزتی در نقش بابا اتی که مثل آسانسوری او را از عبور از پلههای سخت معاف کرد و بعد از صادق ماجرای نیمروز و ردخون که وجه دیگری از بازی درونی عزتی را به نمایش گذاشت، او با بازی در نقش حجت در شنای پروانه لایهای دیگر از بازیاش را نشان داده است، لایهای که در
لاتاری کمی به آن نزدیک شد، اما در شنای پروانه عمیقتر و پررنگتر آن را ساخت. نقشی بهغایت درخشان که در حضور بازیگران خوب دیگر، همه را بر آن داشته بود که یک سیمرغ برایش کنار بگذارند، اما نام او حتی در فهرست بازیگران نامزد نقش مکمل هم نیامد. اتفاقی که بعضی آن را نتیجه اعمال سلیقه شخصی سعید راد دانستند که پیشتر از عزتی و بازیاش در هزارپا انتقاد کرده بود و مصاحبههای چند تن از اعضای هیئت داوران هم بهتلویح چنین چیزی را میگفت، اما این موضوع هیچ وقت اثبات نشد و نامزدنشدن عزتی برای اولینبار برای او حاشیهای ساخت و آن هم حاضر نشدنش در اختتامیه جشنواره فجر بهنشانه اعتراض بود. اعتراضی که با نام بردن و تقدیر طناز طباطبایی از او بیشتر به چشم آمد. اما چیزی که معلوم است، چه با سیمرغ و چه بی سیمرغ، عزتی یکتنه میتواند فیلمی را چه از منظر کیفیت سینمایی و چه جذب تماشاچی بالا بکشد و این اتفاقی است که برای کمتر کسی در سینمای ایران میافتد. بازیگری که آرام و بهتدریج پیش آمده است، سواد کاری که میکند را دارد، هوش بالایش را بارها نشان داده است و در تجربه داشتن هم چیزی کم ندارد. نکاتی که دستبهدست هم دادند تا جواد حالا روی قله عزت بایستد.